حکایتی غریب اما واقعی …

بسم الله الرحمن الرحیم حکایتی غریب اما واقعی از حضور یکی از جهادگران دندان پزشکی در روستایی دورافتاده …. صبح یکی از روزهای پاییزی عازم دبستانی در یکی از روستاهای دور افتاده شدیم طبق روال شروع به پخش مسواک و خمیردندان کردیم زمزمه ای میان بچه ها ایجاد شد ناگهان با سوالاتی روبرو شدم که […]