بنیاد خیریه علمی فرهنگی صدر

حامی دانش آموزان مستعد

مـنـاطــق تـوســعـــه پـــذیـر

اخبار فراخوان ۸۶۰

🦋 #اخبار_فراخوان ۸۶۰

💌 قسمت سوم : سفر به خوزستان

✍ به خوزستان رسیدم ، شهری که آرزویم بود روزی بتوانم برای مردم فداکارش کاری کنم هر چند اصلا دوست نداشتم در این شرایط باشد ، چرا که در خود بنیاد هم خیرین خوزستانی همیشه محبت دارند و همیشه هوای بچه های مناطق محروم را دارند …
۱ بامداد رسیدم و شب را مهمان یکی از اساتید عزیز دانشگاه بودم و حسابی شرمنده کردند و البته کلی چیزهای خوب یاد گرفتم …
فردا قرار بود ماشین برسد تا با بچه های خشت های مهربانی و منادیان رحمت به حمیدیه، سوسنگرد و بستان برویم …
بچه ها آمدند، محمد از بچه های خوب کرمانشاه خودش ماشین شخصی آورده بود اما ماشین در اهواز جوش آورد، خدا را شکر واشر سرسیلندر نبود و فن از کار افتاده بود … محمد پیش ماشین ماند و با دکتر شهبازی راهی شدیم ، سعید از بچه های خوب اهواز همراهیمان کرد و ابتدا به حمیدیه رفتیم …
در روستای شعیشه حمیدیه، مردم سیل بند بزرگی درست کرده بودند ، مقاومتشان قابل تحسین بود ، چند خانه را متاسفانه سیل خراب کرده بود، اما سیل بند کمک بزرگی برای مردم روستا شده بود ، پس از بازدید از روستای شعیشه، شیخ علی که مرد بزرگواری بود همراهمان شد تا بقیه روستاها را ببینیم …
کم کم به کمپ ها رسیدیم و مردمی که سیل زندگی شان را تهدید کرده بود، در کمپ ها مستقر بودند، الحمدلله فعلا از لحاظ غذایی مشکلی نداشتند، اما مشکلات بهداشتی بخصوص در کمپ روستای علاونه فراوان بود .
پس از صحبت با مردم به سمت روستاهای گرفتار در سیل راهی شدیم که متاسفانه راه بسته شده بود .
به روستای علاونه رفتیم تا از نزدیک شاهد وضع روستای ابگرفته باشیم و توانستیم با قایق از روستا بازدید کنیم، برخی خانه ها تا نیمه دچار ابگرفتگی بودند و مردمی که نگران آینده شان بودند.
بازدیدمان از حمیدیه تمام شد و بیشتر به فکر تامین اقلام بهداشتی بودیم و محمد هم پس از تعمیر ماشین، خودش را رسانده بود .
راهی سوسنگرد شدیم، وضعیت شهر خوب بود و اینجا نیز تعدادی از روستاها در محاصره اب بودند و کمپ هایی که ایجاد شده بود برای مردم الحمدلله اکثر نیازهای اولیه شان تامین شده بود.
در آنجا پس از ملاقات با تعدادی از جهادگران با ماشین سپاه راهی بستان شدیم اما در میانه راه مینی بوس به دلیل آبگرفتگی جاده، قادر به حرکت نبود لذا با ماشین های ارتش خود را به بستان رساندیم .
اینجا نیز الحمدلله وضعیت شهر خوب بود و نگرانی برای روستاهای در محاصره و تهدید سیل بود ‌.
اینجا با گروهی مردمی آشنا شدیم که غذای گرم را برای رساندن به روستاها طبخ میکرند و به شدت کمبود برنج و … را داشتند که قرار شد به طور فوری برایشان تامین کنیم .
حضور آشپزهایی پر از صفا و محبت از جهرم در این آشپزخانه تماشایی بود، در بین این پیرمردهای مهربان اصلا گذر زمان را حس نمیکردی.
پس از بستان شبانه به سوسنگرد و از آنجا به اهواز برگشتیم تا راهی پلدختر بشویم …

برای سیل زدگان حمیدیه و بستان خریدهای زیر برنامه ریزی شد :

۱⃣ مواد غذایی شامل برنج، حبوبات و …
۱۴٫۹۷۸٫۰۰۰ تومان

۲⃣ ظروف یکبار مصرف
۵٫۲۵۵٫۰۰۰ تومان

۳⃣ پک بهداشتی
۳٫۷۱۷٫۰۰۰ تومان

۴⃣ مایع دستشویی و نایلکس
۱٫۱۳۶٫۰۰۰ تومان

۵⃣ لباس های زنانه و مردانه
۱٫۵۱۵٫۰۰۰ تومان

✨ جمع : ۲۶٫۶۰۱٫۰۰۰ تومان

این گزارش ادامه دارد ….

💟 @BonyadeSadr

جدید ترین اخبار
پیام بنیاد

پیام بنیاد

📆 ۱۶ شهریور ۱۴۰۱  انا لله و انا الیه راجعون  از دامن زن مرد به معراج رود بر دامن مادر شهیدان صلوات  درگذشت مادر شهید

ادامه مطلب
پیام_بنیاد

پیام بنیاد

📆 ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ ⚫️ انا لله و انا الیه راجعون  باخبر شدیم خانم صالحی مدیر محترم مدرسه ابتدائی و از زحمتکشان مدرسه خیریه مادر

ادامه مطلب
گزارش مالی مرداد ماه

گزارش مردادماه

📆 ۶ شهریور ۱۴۰۱  الحمدلله خیرین و همرهان عزیز در این ماه هم برای نیازمندان و به ویژه ساخت مدارس خیریه، سنگ تمام گذاشتند.  #همه_باهم_میتوانیم

ادامه مطلب
پیام_بنیاد

پیام بنیاد

📆 ۲۷ مرداد ۱۴۰۱ 🕯 انا لله و انا الیه راجعون  خبر درگذشت برادر عزیز یکی از همرهان همیشگی بنیاد که خود و خانواده شان

ادامه مطلب