💠 خاطره ای از یک مدیر مدرسه استثنایی در سیستان و بلوچستان :
🍏 چند روزی بود که با حمایت خیرین به مدرسه ای با ۱۳۱ دانش آموز کم توان ذهنی صبحانه میدادیم.
دیدم یکی از دانش آموزان صبحانه اش را به خانه میبرد.
علت را که جویا شدم، گفت آقا میبرم تا با مادرم با هم بخوریم…
❤️ بنیاد صدر به زودی یکی از فراخوان های خود را برای شادی دل این بچه ها که عموما یتیم و بی بضاعت هستند، اختصاص خواهد داد.
✅ #همه_باهم_میتوانیم دیگران را هم به کار خیر و حمایت از مناطق محروم دعوت کنیم. 👇
https://telegram.me/joinchat/AZrTfDv5ND4JgJ8rZKqQqA
🍏 چند روزی بود که با حمایت خیرین به مدرسه ای با ۱۳۱ دانش آموز کم توان ذهنی صبحانه میدادیم.
دیدم یکی از دانش آموزان صبحانه اش را به خانه میبرد.
علت را که جویا شدم، گفت آقا میبرم تا با مادرم با هم بخوریم…
❤️ بنیاد صدر به زودی یکی از فراخوان های خود را برای شادی دل این بچه ها که عموما یتیم و بی بضاعت هستند، اختصاص خواهد داد.
✅ #همه_باهم_میتوانیم دیگران را هم به کار خیر و حمایت از مناطق محروم دعوت کنیم. 👇
https://telegram.me/joinchat/AZrTfDv5ND4JgJ8rZKqQqA
#خاطره #ای #از #یک #مدیر #مدرسه #استثنایی #در #سیستان #بلوچستان #چند #روزی #بود #که #با #حم..
View Source
بدون دیدگاه