#خاطره 2⃣1⃣ #بنیاد_صدر دوست داشتم دیشب جای بچه های کوهستان باشم،…

#خاطره 2⃣1⃣ #بنیاد_صدر دوست داشتم دیشب جای بچه های کوهستان باشم،…

📜 #خاطره 2⃣1⃣ #بنیاد_صدر
دوست داشتم دیشب جای بچه های کوهستان باشم، بچه های دورترین نقطه در جنوب کرمان،گروه اولشان امروز راهی مشهد میشوند، ۴۲ دانش آموز عزیز و آقا پسرهای مهربانی که از بودن در جمعشان هزاران درس اخلاق و محبت یاد میگیری، هیچ گاه فراموش نمیکنم شبی که در کنار آنها بودیم، از مشکلاتشان میگفتند، از مشکلات روستایشان و مدرسه شان، از مسیر سختی که باید طی کنند تا به مدرسه برسند و حتی باهم مسیرها و روستاها را مرور میکردیم، تا این که صحبت از امام رضا(ع) شد، بجز دو سه نفرشان بقیه حتی یکبار هم به مشهد نرفته بودند، قول مشهد دادیم.چند لحظه همه ساکت شدند و بچه ها بهم نگاه میکردند، یکباره زمین و زمان بهم ریخت، بچه ها فریاد شادی سر میدادند، دیگر همه مشکلاتشان یادشان رفت، همه حرف ها فقط به مشهد و تاریخ اعزام و واقعا واقعا ختم میشد، مدیر مدرسه گفت: شرطش این است که بچه ها در امتحانات حتما پیشرفت هم داشته باشند، دیدم از بین جمعیت دانش آموزی هراسان خودش را رساند، گفت آقا : من معدلم 20 است ، آخه چه پیشرفت معدلی داشته باشم ؟؟؟
حالا دیشب شبی بود که گروه اولشان یقین پیدا کردند، که امروز راهی مشهد میشوند، و خدا میداند از حرف های خودمانی این بچه ها با خدا و امام رئوفشان …
♥️ لینک عضویت ⬇️
https://telegram.me/joinchat/AZrTfDv5ND7DgT99AA5zWA


#خاطره #2x20e31x20e3 #بنیاد_صدر #دوست #داشتم #دیشب #جای #بچه #های #کوهستان #باشم..
View Source

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جدید ترین اخبار
به ما کمک کنید، اهدا

بنیاد خیریه علمی فرهنگی صدر​

حامی دانش‌آموزان مستعد و مناطق توسعه‌پذیر