🦋 #داستان_کوتاه
من می خواهم در آینده شهیــد بشوم. برای این که….”
معلم که خنــــده اش گرفته بود ، پریـــد وسط حرف مهدی و گفت : ”
ببین مهدی جان ! موضوع انشا این بود که در آینده می خواهید چه کاره
بشید. باید درمورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی.
مثلاَ ، پدر خودت چه کاره س…….”
آقا اجازه! شهیــد شده…..
❤️ #بنیاد_صدر
❤️ #نثار_شهداء_صلوات
https://telegram.me/joinchat/AZrTfDv5ND7DgT99AA5zWA
من می خواهم در آینده شهیــد بشوم. برای این که….”
معلم که خنــــده اش گرفته بود ، پریـــد وسط حرف مهدی و گفت : ”
ببین مهدی جان ! موضوع انشا این بود که در آینده می خواهید چه کاره
بشید. باید درمورد یه شغل یا یه کار توضیح می دادی.
مثلاَ ، پدر خودت چه کاره س…….”
آقا اجازه! شهیــد شده…..
❤️ #بنیاد_صدر
❤️ #نثار_شهداء_صلوات
https://telegram.me/joinchat/AZrTfDv5ND7DgT99AA5zWA
#داستان_کوتاه #من #می #خواهم #در #آینده #شهیــد #بشوم #برای #این #که….معلم #که #خنــــد..
View Source